علی سان و وروجک بازی هاش تو مدرسه

ساخت وبلاگ

علی سان از کلاس اول ابتدایی یه دوست خیلی خوب به اسم مانی داره که همیشه تو یه تخت با هم میشینن. و تو درسها به هم کمک میکنن. روحیاتشون و اخلاقشون مثل همدیگه س. به همین دلیل منم با مادرش دوست شدم.

مامان مانی هم کپی خودمه و این باعث شد دوستی خیلی عمیقی با هم داشته باشیم و بچه ها رو امسال هم تو یه کلاس ثبت نام کردیم(البته با کلی خواهش از آقای مدیر)

دیروز تلفنی با هم صحبت می کردیم که مانی چیزی تعریف کرد که واقعا دوتامون هم از کارشون مات و متحیر شدیم و  هم اینکه واقع نمی تونستیم جلوی خنده مونو بگیریم.

مانی می گفت خاله علی سان از کنار من بلند شد جاشو عوض کرد و رفت یه جای دیگه نشست و روی میزش نوشت جهت اجاره تعجبمانی هم پاک کرده بود به جاش نوشته بود فروخته نمی شود. محبت

به خدا به عقل جن هم نمیرسه. علی سان میگفت مانی به من گفت بی مخ منم جامو عوض کردم. (البته این حرف بهونه بود یه دوست پیدا کرده آتیش پاره رفته بود نشسته بود پیش اون)

خلاصه از همدیگه عذر خواهی کردن و دوباره علی سان رفته نشسته سرجاش

گفتم علی سان ببین مانی چقدر تو رو دوست داره که جاتو به کس دیگه ای نداده و منتظر بوده خودت بری بشینی کنارش.

انشاء اله همیشه دوستای خوبی برای هم باشن.

آخر هفته همیشه قرار میزاریم بچه ها رو میبریم بیرون. پارک شهربازی نمایشگاه گل و گیاه. کبابی. ساندویچی. البته بیشتر وقتا خاله مریم علی سانو چهارشنبه میبره خونه شون عصری من میرم دنبالشون و با هم میریم بیرون.

بهشون خوش می گذره.

[موضوع : ]

علی سان من ...
ما را در سایت علی سان من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4alisanman7 بازدید : 352 تاريخ : چهارشنبه 17 آذر 1395 ساعت: 17:04